جبار آذین منتقد و مدرس سینما در گفت وگو با خبرنگار سینماپرس در مورد فیلم سینمایی «آقای محمودی و بانو» ساخته سید روح الله حجازی اظهار داشت: تقابل سنت و مدرنیته در جامعه در حال گذار ایران و آدم هایی که به این نوع سبک و روش، زندگی، تمایل فکری و فرهنگی دارند و زندگی خود را با آن پیوند زده و دیروز، امروز و فردای موفق خود را در این سو و آن سوی تعلقات خویش می دانند ، فضا و بستر روایت داستان فیلم سینمایی «زندگی مشترک آقای محمودی و بانو » و اقوام وابسته به آن را ساخته است.
این منتقد و روزنامه نگار یادآور شد: زندگی، افکار و برخوردهای برزخی این انسان ها و ستونی که میان آن ها ، باورها و آرمان هایشان ایجاد شده سومین اثر بلند سید روح الله حجازی را تشکیل می دهد، فیلمسازی که خود نیز همانند انسان های همین جامعه در میان باورهای سنتی و تمایلات مدرنیته در برزخ گیر افتاده در فیلمش با نمایش خستگی، ایستایی، آشفتگی و فروپاشی برخی اعتقادات و خواسته های خانواده محمودی و اعضای آن را نشان داده است.
وی گفت: کارگردان با استقرار خانواده محمودی در یک خانه قدیمی با معماری سنتی، انتظار و اصرار رامتین و ساناز برای کوبیدن خانه و ساختن بنای مدرن به جای آن نشانه هایی از اوضاع اجتماعی ایران را تصویر کرده است. کشمکش ها و برخوردهای محمودی و بانو، رامتین با ساناز برای برداشتن ستون سنگی خانه و ایجاد تغییر در نوع زندگی خانواده تابلوهایی از تردید، استیصال و فرسایش این آدم ها را برای تماشاگر ترسیم کرده اند.
وی گفت: حجازی در فیلم خوب خود از نشانه گذاری های سینمایی، فضا سازی ها، شخصیت پردازی های قابل باور و از برخی مولفه های اصولی درام نویسی به درستی استفاده کرده و در این اثر خود سینمایی تر و موفق تر ظاهر شده است. با این همه شخصیتهای محمودی، محدثه و حضور دراماتیکشان به پررنگی و تاثیرگذاری ساناز و رامتین نیست و به عنوان انسانهایی از پیش شناخته شده، معمولی و رایج در فیلم ها و سریالهای ایرانی به آن ها نگاه نشده است در حالیکه با استحکام درام فیلم لازم بود، روی شخصیت آنها و تفکراتشان بیشتر کار شود تا کشمکش ها و چالش های درام اجتماعی «زندگی مشترک آقای محمودی و بانو» قدرتمندتر شکل بگیرد.
آذین تصریح کرد: با آنکه ستون سنگی مورد بحث فیلم از یک نظر حافظ تفکرات و زندگی خانواده محمودی و از منظر دیگر مانعی برای تبدیل خانه سنتی به ساختمان های تازه است با این حال فیلم می خواهد بگوید دلسوزانه هم بگوید که می توان خانه را به تاراج فرهنگی وارداتی نداد و با حفظ ارکان خانه و خانواده آن را ترمیم و بازسازی کرد. فیلمساز با انتخاب و ایجاد پایان باز در انتهای قصه می خواهد یادآوری کند این تماشاگر است که باید برای رهایی از استیصال و فرسایش کنونی خود و زندگی اش تصمیم بگیرد که آیا در خانه سنتی بماند یا آنرا بکوبد و خانه ای تازه بسازد و یا آنکه با حفظ بنای قدیمی به آن رنگ تازگی ببخشد.
ارسال نظر